بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 214
توفیق داشتم دقایق آخر بازی پیروزی با استیل آذین را به طور مستقیم از رسانه ملی تماشا کنم. روز بعد، از رادیو پیام رسانه ملی شنیدم که مربی تیم پیروزی هنگام نقش بر زمین شدن دروازه بان استیل آذین گفته بود: "بازی جوانمردانه کافیست،کارتان را بکنید!"
عجب! پس جوانمردانه بازی کردن هم خط قرمزی دارد که آن را مربی تیم تعیین می کند!
چندی بعد باز از همان اخبار رادیو پیام شنیدم که جناب سعیدلو(رییس سازمان تربیت بدنی) در واکنش به این اتفاق، شبیه این عبارت را بر زبان راند:" این اتفاق فقط یک مورد است، فاجعه ای رخ نداده"! (عبارت دقیق و متن کامل تر این فرمایش حکیمانه را هر چه در سایت ها جستجو کردم پیدا نکردم)
با شنیدن فرمایش ایشان یاد اولین موردی افتادم که در سال 1374 و در جریان بازی پیروزی و استقلال در ورزشگاه آزادی مرا برای همیشه از فوتبال و فوتبالیست ها متنفر کرد و با مشاهده موراد فراوان بعدی روز به روز تا به امروز بر نفرت من افزود که در یادداشت تبری برای بتکده فوتبال از قول استاد عباسی واژه sport terrorism را در وصفشان آوردم و امروز با توجه به تخصّصم، واژه cultural hazardous waste را برای آن می آورم.
آری، زباله های خطرناک فرهنگی. آن ها که در هر بازی شان، در هر مصاحبه شان، در هر اظهار فضلشان، در هر حاشیه سازی شان و در هر حرکات و سکناتشان پنجه بر حیثیت فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی وطنم می افکنند. همانطور که زباله های خطرناک(شامل زباله هایی با خصوصیات قابلیت اشتعال، واکنش پذیری، خورندگی و سمیّت) به معضلی برای محیط زیست تبدیل شده است، در عرصه فرهنگی هم این زباله های خطرناک به مثابه معضلی برای حیات زیست طیّبه هستند؛ منتهی با این تفاوت که آن زباله ها را همه بر خطرناک بودنش واقفند و برای جلوگیری از انتشارشان در محیط زیست چاره اندیشی و تلاش می کنند ولی این زباله ها را نه تنها عده ای خطرناک نمی دانند، بلکه آن را سر دست می گیرند و به داشتن آن افتخار می کنند و سعی در ترویج و فربه تر ساختن آن دارند و روزی هم که بوی تعفّن آن ها به عیان بلند می شود، چند صباحی برای التیام زخم ها خط و نشان می کشند و مقادیری جریمه نقدی به مثابه کندن مو از تن خرس از این پولبالیست ها اخذ می کنند و چندی بعد دوباره این زباله ها رها می شوند و همچنان با بوی گند تعفّنشان، محیط زیست طیّبه جامعه اسلامی را در معرض خطر قرار می دهند.
پس از آن همه وحشی گری ها و فحّاشی ها و بی نزاکتی ها در سال 1373 در ورزشگاه آزادی، حکم کردند که آن دو تیم در شهرهای بزرگ بازی نکنند و بازی بعدی در بندر عباس برگزار شد امّا به زودی این حکم نقض شد و بازیکن های خاطی نیز مورد عفو (و به عبارت بهتر ماست مالی) قرار گرفتند.
به بازیکنی کاپ اخلاق می دهند و آستان قدس رضوی خادم افتخاری اش می کند امّا چندی بعد بوی تعفّنش بلند می شود و خبرنگار شیرازی را مورد ضرب و شتم قرار می دهد، با لگد به صورت تماشاگر اهوازی می زند و ... سپس اندکی پس از اعلام محرومیت یک ساله اش، سرمربی تیم استقلال اهواز می شود!!!
به یک مربی از سوی رییس جمهور اسلامی وقت مدال شجاعت می دهند امّا او در هر مصاحبه اش "أشجع النّاس من غلب هواه" را نقض می کند و بعدها چنان بوی تعفّن کلامش بلند می شود که ممنوع المصاحبه اش می کنند و دوباره جایز المصاحبه می شود و اخیراً هم دیدیم که برای جوانمردانه بازی کردن خط قرمز تعیین می کند!
گرچه قبلاً استاد حسن عباسی بابت قرار گرفتن بخشی از سخنانش در تعریض به این مدال شجاعت در برخی وبلاگ ها، اظهار ناخرسندی کردند ولی اکنون جا دارد تا این سخنان را دوباره و ده باره بشنویم و همچنین سخنان ایشان را راجب sport terrorism دوباره بخوانیم تا بدانیم مسؤولی که وجود این زباله های خطرناک فرهنگی را فاجعه نداند، در گفتمان اصولگرایی و در گفتمان امام(ره) و انقلاب جایی ندارد.
صحنه های زشت دقایق آخر بازی پیروزی با استیل آذین را به یاد بیاورید و سپس گوش کنید و بخوانید:
sport terrorism ، یعنی بشر محکوم به تماشای فوتبال است. محکوم است یک مشت برده مدرن را ملاحضه کنند. قهرمانان فوتبال که نقش مخرب فرهنگی شان از نقش مخرب مواد مخدر بالاتر است.(مارادونا پس از سال ها با هم باشی در حالی که دو تا بچه داشت ازدواج کرد. این ها پیامبر جماعتی اند که عاشق فوتبالند).
مافیای فوتبال خطرش از مافیای مواد مخدر و مافیای سیاسی و اقتصادی بالاتر است ولی کسی وجود ندارد روی این مسائل فکر کند و این یعنی تروریسم ورزشی. این یعنی sport terrorism.
48 فدراسیون ورزشی داریم که هیچکدام ملی و اسلامی نیست. خود تو با 7000 سال سابقه ملی و 1400 سال سابقه اسلامی چه برنامه ای برای پرورش اندام داری؟! این یعنی sport terrorism.
صدها دستگاه نظارتی وجود دارد که از این طرف مبادا سخنان سروش پخش شود و از آن طرف مسعود رجوی حرفش پخش نشود. ولی 24 ساعت فوتبال پخش می شود که ضررش برای فرهنگ و تمدن این ملت به مراتب از ضرر سروش و رجوی بالاتر است. این ها ورزش نمی کنند. این ها قماربازند. برد و باخت تیم برایشان مطرح است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک